به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در هفتمین پیش نشست همایش ملی فقه نظام ساز با موضوع «فقه نظام ساز؛ ضرورت ها و ظرفیت ها» که در محل موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد، با اشاره به ضرورت نظام پردازی، اظهار داشت: فقه شیعه پس از سال ها و قرن ها و با پیروزی انقلاب اسلامی، در بستر اعمال قدرت و حاکمیت قرار گرفته است. این امر از یک سو موجب برآوردن ظرفیت گوناگونی شده است که در فقه سیاسی شیعه وجود داشته است.
وی افزود: از سوی دیگر پس از استقرار انقلاب اسلامی فقه شیعه با چالش ها، پرسش ها و رویکرد های متفاوت و نوشونده روبرو بوده است و از این بحث نیز نمی توان گذر کرد که به هر حال فقه شیعه پس از انقلاب اسلامی همواره در عرصه های مختلف مورد پرسش بوده است و با این نگاه و رویکرد چاره ای نبود جز اینکه فقه به داشته های خود و با پشتوانه های فکری، نظری و عملی در حکمت عملی مراجعه و تلاش کند به این پرسش ها و نیازهای زمان و مکانی پاسخی درخور و شایسته داشته باشد.
مدرّس حوزه ادامه داد: فقه شیعه پس از انقلاب در بستر قانون و قانون گذاری قرار گرفته است و هرگاه شما به عنوان یک دانش و گرایش در بستر قانون قرار بگیرید طبعاً باید همه آورده های خود را به میدان بیاورید و گرنه نمی توانید مسیر را ادامه بدهید و این مسئله دیگر با آن نگاه های فردی و جزئی نگر قابل پاسخگویی نیست و نمی تواند به نیازهایی که اعلام می شود، پاسخ دهد.
وی ابراز کرد: شاید بتوان گفت فقه شیعه بعد از انقلاب اسلامی به اندازه قرن ها رشد کرده است و البته مورد چالش هم قرار گرفته و همین چالش ها بود که به فقه شیعه رشد داده است و البته در مقابل دیدگاه های متفاوتی هم ارائه شده است.
سیدباقری با اشاره به تفاوت نظام پردازی و نظام سازی، گفت: در بحثی که با آیت الله رشاد داشتم این سوال مورد بحث قرار گرفت که آیا ما به نظام پردازی نیاز داریم یا نظام سازی؟ ایشان بیشتر نظام پردازی را ترجیح می دادند برای اینکه در نظام پردازی انگار یک پردازش وجود دارد و شما در واقع آنچه که وجود دارد را پردازش می کند اما در نظام سازی گویی چیزی نیست و می خواهید آن را بسازید.
وی ادامه داد: به نظر می آید چند مسئله در خصوص نظام سازی وجود دارد؛ مثلا وقتی می گوییم نظام سازی منظور ما این است که نظام فعلی جمهوری اسلامی که حاصل تلاش زحمات امام، فقها و حقوق دانان است را ویرایش و آسیب شناسی کرده و آن را رو به جلو ببریم. یعنی وقتی گفته می شود نظام سازی منظور این است که در واقع همین نظام فعلی را آسیب شناسی، نقد و ویرایش کنیم و این یک تلقی از نظام سازی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: تلقی دیگر از نظام سازی این است که آنچه الان در نظام سیاسی کشور جاری و ساری است کاری به آن نداریم بلکه ما به نصوص، متون و داشته های هزارساله فقه شیعه مراجعه می کنیم، و برای اینکه بفهمیم؛ جستجو و تکاپو می کنیم یا می سازیم. اگر بخواهیم کشف و جستجو کنیم گویی یک نظامی است و شما می روید مجموعه اینها را در کنار هم قرار می دهید و به وجود می آورید زیرا کشف به معنای این نیست که مثلا در جایی از قرآن یک نظام سیاسی وجود دارد! و اینطور چیزی هم معقول نیست! و البته ساخت هم همینگونه است یعنی در ساخت هم می روید آنچه وجود دارد را کشف می کنید و اجزایش را در کنار هم قرار می دهید و می شود نظام سازی.
وی ادامه داد: وقتی به فقه شیعه و به متون، نصوص، کتاب و سنت به معنای عام کلمه مراجعه می کنیم، می خواهیم بدانیم نظام سیاسی مطلوب در اندیشه و فقه شیعه کدام است؟ حالا اگر بحث نظام شد، نظام یکسری لوازمی دارد زیرا وقتی بحث از نظام می شود، این نظام یک مجموعه منسجم، هماهنگ و دارای هدف مشخص است، که چند جزء دارد؛ مثلا دارای مبانی، مفاهیم، اصول و معیارها، راهبردهای دستیابی به آن نظام و اهداف و موانع دستیابی به آن نظام و مجموعه این مولفه ها را در کنار هم قرار می دهیم تا اینکه به یک نظام سیاسی مطلوبی می رسیم که در اندیشه اسلامی وجود دارد.
سیدباقری افزود: تلقی دیگر اینکه تلاش می شود با رویکرد تمدنی به فقه نگاه شود یعنی یک رویکرد کلان تر به فقه وجود دارد و آن نگاه تمدنی است و از منظر تمدنی به مسئله فقه و نظام سیاسی آن پرداخته می شود.
مدرس حوزه گفت: ما تلاش داریم به داشته ها و پشتوانه های فقه شیعه بازگردیم و ناظر به کتاب و سنت ببینیم و بررسی کنیم این فقه چه توانمندی هایی را در اختیار پژوهنده متن قرار می دهد و چه ظرفیت هایی در آن وجود دارد تا بتوان به یک نظام سیاسی مطلوب دسترسی پیدا کرد و آن همان چیزی است که در نظام سازی منظور و مراد ما است.
وی ادامه داد: بنا بر این منظور از نظام سازی در اینجا؛ جستجو، ساخت، ارائه و کشف مولفه ها و اجزای هماهنگ، منسجم و هدفمند می باشد و زمانی که مجموعه اینها را جستجو کردیم و ساختیم و به نوعی یک تألیف و الفت دقیق، منطقی و سنجیده میان آن ها به وجود آوردیم و قرار دادیم، آنگاه می توان گفت ما به سمت نظام سازی حرکت می کنیم یعنی یک نظام اعمال قدرت را با توجه به مبانی، اصول، معیارها، هدف و موانع بازسازی به وجود می آوریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: این تلقی در گذر از فقه حداکثری فرد گرا است زیرا احتمال دارد کسی به فقه نگاه کند اما نگاه فردی داشته باشد ولو نگاهش حداکثری باشد و حداکثری به این معنا که معتقد باشد همه آنچه که یک نظام (سیاسی، اجتماعی و...) به آن نیاز دارد از فقه و دین قابل استنباط است اما نگرش و نگاه همچنان فردی باشد.
وی با اشاره به نگرش فقه حداکثری جامعه اندیش، اظهار داشت: در این نگرش نگاه فردی نیست بلکه نگاه به جامعه و اعمال قدرت است اما باور به ساخت نظام ندارد.
سیدباقری ابراز داشت: نگاه سوم؛ فقه حداکثری نظام ساز است. اولین مرحله این فقه، بهرمندی از روش اجتهاد است تا بتواند به سراغ متن برود. دومین مرحله این است که یک نگاه جامع نگر و جامعه نگر به مباحث دارد و مرحله سوم؛ نگاه واقع بینانه به مسائل است.
وی تصریح کرد: همه شئون حکومتی در اسلام بیان شده است و حضرت امام در جلد دوم کتاب البیع به این مطلب اشاره دارد. و جالب اینکه همه احکام را مطلوبات بالعرض می داند و همه اینها را وسیله و ابزارهایی می داند برای اینکه شما به سمت عدالت حرکت کنید.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: بنا بر این می توان گفت هدف عمده و اساسی نظام سازی رسیدن به عدالت و بسط عدالت است به عبارت دیگر اگر همه نظام های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را نظریه پردازی کنید اما به عدالت نرسید در واقع به هیچ جا نرسیده اید. زیرا هسته مرکزی نظام سیاسی اسلام عدالت است و هدف عمده نظام سازی، نظریه پردازی ساخت جامعه عادلانه است.
سیدباقری در پایان با بیان اینکه بسط عدالت از اهداف نظام سازی است، خاطرنشان کرد: این نظام برای دستیابی به این هدف باید دارای سه ویژگی باشد. اول اینکه روزآمد باشد یعنی نظام با توجه به همه اقتضائاتی که دنیای امروز دارد، باید به فقه رجوع کند و یک نظام روزآمد ارائه کند. دوم؛ این نظام باید یک نظام کارآمد باشد تا بتواند مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را حل کند و در پیچ و خم روزگار بتواند پاسخگوی مشکلات و نیازهای جامعه باشد. سوم؛ حجت مند باشد یعنی نظام دارای حجت باشد. و چنانچه این چند ویژگی را در کنار هم قرار بدهیم می توانیم ادعا کنیم که فقه شیعه دارای توانمندی در نظام سازی است.
سخنان ناقد علمی
حجت الاسلام والمسلمین ذبیح الله نعیمیان، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در هفتمین پیش نشست همایش ملی فقه نظام ساز با موضوع «فقه نظام ساز؛ ضرورت ها و ظرفیت ها» در نقد سخنان حجت الاسلام سیدباقری، با اشاره به تلاش های فقهای شیعه در ارتقای دانش فقه، گفت: در مواقعی فقه در ادوار مختلف در بحث مبادی تصوری و تصدیقی به ارتقای نظام مندی فقه پرداخته است و در مجموع بعد از ۱۴ قرن با یک دانش و منظومه ای از گزاره ها، آموزه ها، مبادی تصوری و تصدیقی مواجه هستیم که آن نظام مندی را به سیر تکاملی خود رسانده است هر چند که همچنان جای ارتقاء وجود دارد.
وی افزود: بنا بر این می توان گفت که خود فقه نظام مند است و نظام مندی را در ابعاد مختلف در نظر می گیریم و البته این نیازمند پیش فرض هایی است و آن اینکه شریعت خودش نظام مند و نظام ساز است یعنی شارع متعال، شارعی حکیم و جامعه نگر می باشد و همه عناصر مورد نیاز برای زندگی انسانی را لحاظ کرده است.
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه مبنای انسجام گرایی مورد قبول ما نیست، ابراز داشت: در مفهوم نظام پردازی، نظام شناسی، نظام یابی و نظام سازی، مفهوم انسجام و هماهنگی عناصر و مولفه ها شرط ضروری است اما کفایت نمی کند بلکه این نظام سازی مبتنی بر مبانی، ویژگی ها و اصول حاکم تحقق پیدا می کند.
وی با بیان اینکه رعایت نگاه سیر تاریخی در تاریخ نظام سازی فقه شیعه ضرورت دارد، گفت: نگاه تاریخی در فهم شرایط حضور در مصدر قدرت تاثیر دارد و لذا نحوه تقریر و بیان اتفاقات تاریخی مهم است. به عنوان مثال حضرت امام در مقطعی جوی را علیه براندازی طاغوت به راه انداخت و حدود یک دهه و بیشتر طول کشید؛ خب! در این مقطع فکر کردن به سیاست و نظام سازی به یک شکلی است و بر اساس اقتضائات جامعه در زمان خود، رقم می خورد و در زمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بر اساس اقتضائات موجود در این عصر به شکلی دیگر.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) در ادامه با بیان این سوال که ظرفیت فقه سنتی در چه اموری است، ابراز داشت: باید بررسی شود که ظرفیت فقه سنتی در نظام سازی؛ بی ظرفیت برای نظام سازی است یا ظرفیت دارد؟ فقه سنتی در مباحثی همچون مبادی تصوری، طراحی مفاهیم، تقسیم بندی ها و... ظرفیت لازم برای نظام سازی را داشته است و در بحث نظام سازی باید به این امور توجه شود لذا به نظر می رسد ما مقداری درباره فقه رایج سنتی اجحاف می کنیم و فکر می کنیم همه اش فقه فردی بوده است در حالی که فقه فردی دست فقیه نبوده است.
وی افزود: مقداری بیش از اندازه نگاه بدبینانه و تقلیل گرایانه ای به فقه سنتی داریم در حالی که معتقدم از قسمت مفاهیم و تقسیم ها در فقه سنتی، برای فقه نظام ساز ظرفیت وجود دارد اما به شرط استقراء. به عنوان مثال در موضوع مصلحت. هم اکنون اگر چند کتاب فقه مصلحت جستجو کنید اکثراً با رجوع به فقه مقاصد اهل سنت، تقسیم بندی ها را می آورند بدون اینکه از نگاه استقرائی بهرمند شوند در حالی که توصیه آیت الله اعرافی هم استفاده از پژوهش های فقه شیعه است و آیت الله رشاد نیز در بحث فقه نظام ساز طبقه بندی خاصی برای احکام دارند.
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به ظرفیت روش استنباط در فقه سنتی، اظهار داشت: محقق حلی و علامه حلی در مباحث خود از روش هایی بهره می بردند و لازم است مکاتب این فقها را بشناسیم و بررسی کنیم که این روش های سنتی چه ظرفیت هایی دارند. یا مثلا دروس شهید صدر با نگاه روش شناسی فقه سنتی محض است و بی تردید با ابتکار خود از ظرفیت فقه سنتی در تالیف کتاب اقتصادنا استفاده کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین نعیمیان در پایان با اشاره به مباحث مطرح شده در مولفه های فقه نظام ساز، گفت: باید کارکردهای اهداف و مقاصد را در فقه نظام ساز مشخص کنیم و بررسی کنیم که در کدام کارکرد مبانی ما با اهل سنت یکی است و کجا متفاوت می شود و مرز آن کجاست؟
وی افزود: از جمله کارکردها این است که می خواهیم نظام سازی کنیم و اصلاً مقوم نظام سازی، نظام شناسی و نظام یابی هدف است و اگر کشف هدف نکنیم بحث از نظام یابی نتیجه ای ندارد. زیرا کارآمدی نظام شناسی در هماورد با مکاتب دیگر می خواهد بیان کند که این نظام یک چیز بهم ریخته و ناسازگار نیست بلکه شارع حکیم بوده و مکلف با کمک آیات و روایات و عقل فهمی از انجام عبادات و احکام پیدا می کند بنا بر این کشف هدف برای فهم و تقویت تعبد است. ۳۱۳/۴۲
نظر شما